سلام
سلام
نمیدونم هنوزم کسی هست که بیاد اینجا
چه دوران خوبی داشتیم اینجا
چه روزگاری
یادش بخیر
هنوز که هنوزه خیلی وقتا با سجاد میشینیم و میگیم چقدر زود گذشت و الان چقدر خوبه که همه اون سختی ها رو فراموش کردیم
واقعا بعضی وقتا میگم من بودم که هفت سال صبر کردم و اون همه سختی رو تحمل کردم؟
گاهی هیچیش یادم نمیاد
الان تو خونه خودمون دراز کشیدم دخترم خوابه و منتظرم سجاد از سر کار بیاد تا ناهار بخوریم
یه زمانی این آرزوم بود
جاتون سبز هفته پیش کیش بودیم
مسافرت با سجاد همیشه از آرزوهام بود
دخترم یک سال و نیمه هست و بالاخره اون سختی هاش تموم شده
خودم اوضاعم خوبه
خلاصه اینکه همه چیز خوبه و آروم پیش میره
دلم برا شلوغ پلوغی اینجا یه ذره شده
سعی میکنم بیام و هر از گاهی سر بزنم اینجا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی