حالا دیگه همه میدونن!

سلام

1396/7/29 13:55
نویسنده : تارا
441 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

نمیدونم هنوزم کسی هست که بیاد اینجا

چه دوران خوبی داشتیم اینجا

چه روزگاری

یادش بخیر

هنوز که هنوزه خیلی وقتا با سجاد میشینیم و میگیم چقدر زود گذشت و الان چقدر خوبه که همه اون سختی ها رو فراموش کردیم

واقعا بعضی وقتا میگم من بودم که هفت سال صبر کردم و اون همه سختی رو تحمل کردم؟

گاهی هیچیش یادم نمیاد

الان تو خونه خودمون دراز کشیدم دخترم خوابه و منتظرم سجاد از سر کار بیاد تا ناهار بخوریم

یه زمانی این آرزوم بود

جاتون سبز هفته پیش کیش بودیم

مسافرت با سجاد همیشه از آرزوهام بود

دخترم یک سال و نیمه هست و بالاخره اون سختی هاش تموم شده

خودم اوضاعم خوبه

خلاصه اینکه همه چیز خوبه و آروم پیش میره

دلم برا شلوغ پلوغی اینجا یه ذره شده

سعی میکنم بیام و هر از گاهی سر بزنم اینجا

پسندها (3)

نظرات (0)