حالا دیگه همه میدونن!

روز موعود

1392/6/29 10:18
نویسنده : تارا
496 بازدید
اشتراک گذاری

تو دلم ولوله ای هست غیر قابل وصف

 

هیچ حسی ندارم و سر از حس های ناشناخته هستم!

 

مطمئنم ولی میترسم!

 

دعا کنید برام

 

پ.ن : گفتن خبر میدیم!نمیدونم این حرف یعنی چی!

پسندها (1)

نظرات (8)

نی نی وان
28 شهریور 92 10:19
حاجتتون روا
یک عاشقانه آرم
28 شهریور 92 10:35
دعا میکنم عزیزم از ته قلبم
مامان آريا
28 شهریور 92 11:52
سلام ... من هم مثل شما خيلي نگران و مضطرب بودم روز به دنيا اومدن آريا داشتم از استرس مي مردم ولي حالا خندم مي گيره به حال خودم . فقط خوشحال باش و به كوچولي نازت فكر كن وقتي مي ياد اونقدر از افرينش خدا حيرت مي كني و اونقدر حس مسئوليتت شديد مي شده كه حتي درد خودت را هم فراموش مي كني ... خدا بر سر زن منت نهاده كه وظفه مادري را به او داده .
سودابه
28 شهریور 92 12:37
امیدوارم پای نت باشی.مامان جان خودت رو کنترل کن عزیز دلم.حالا دستت رو بزار رو قلبت و 5بار بگو الا بذکرالله تطمئن القلوب.نماز بشه سر نماز دعات میکنم .پاشو برو متوسل شو مادر جون.امیدوارم خوش خبر بیای پیشم
مامان نفس طلایی
28 شهریور 92 22:58
چی شد؟
مامانِ عسل
29 شهریور 92 16:57
به امید خدا که خیره
مامان پارسا و پرهام
30 شهریور 92 15:58
سلام تارا خانم من از وب بابایی حامی(زندگی بابایی دور از حامی)باوبتون آشنا شدم دوست داشتم باهاتون بیشتر آشنا بشم اما دیدم همه مطلباتون رمز دار حالا اگه دوست داشتید به منم رمز بدید و با هم تبادل لینک کنیم ممنون
سودابه
31 شهریور 92 13:53
آپم با خبر یک حادثه[اوه